در قاب بیاندیشید!
قاب بندی توجه را به بخش خاصی از ترکیب بندی شما جلب می کند و این روش به ویژه در عکاسی از صحنه های شلوغ به درد بخور است.
به دنبال درگاهی ها،پنجره ها و ورودی ها باشید.
هرچیزی که بتواند توجه را بر قسمت خاصی از ترکیب بندی شما متمرکز کند اما قاب بندی ابزار بسیار قدرت مندی است،پس صرفا هر چیزی قدیمی را در قاب نگذارید،چیزهایی را بیابید که ارزش قرار گرفتن در یک قاب را داشته باشند.
عکاسان منظره به شدت سخت گیر هستند.
آنها سه پایه شان را بیخود جایی پهن نمیکنند،آنها برای پیدا کردن مکان مناسب همه جا را می گردند و قضیه بر سر این نیست که این اطراف بدک نیست،این است که دقیقا همین جا!
جاذبه پیش زمینه قدم اول را برای ورود مخاطب به عکس فراهم میکند و احساس عمق را در عکس شدت می بخشد.
وقتی از مناظر عکس می گیریم،تمرکز بر چشم اندازهای بزرگ کار راحتی است اما همیشه آنچه را که در نزدیکتان اتفاق می افتد نیز در نظر داشته باشید که کلید یک ترکیب بندی هنرمندانه اغلب همان چیزی است که جلوی پای شماست.
نزدیک شوید و باز هم نزدیک تر !
مارتین پر عکاسی است که به قیمت کتک،فریاد و نگاه های خصمانه،اغلب به طور آزار دهنده ای به سوژه هایش نزدیک می شود.
او با این کار توجه ما را به جزییات ریز اما گویایی جلب می کند که در یک ترکیب بندی دورتر از دست می رفتند.
در بسیاری از اوقات،هیچ چیز مثل حفظ فاصه یک تصویر را نابود نمیکند.
با نزدیک شدن و خیلی نزدیک شدن و پرکردن کادر با سوژه،شما آن را مشاهده مهم و منحصر به فردی را که در وحله اول توجه تان را جلب کرده بود انتقال می دهید.
اما چرا دورتر نایستیم و بعدا با وقاحت عکس را برش نزنیم؟
برش زدن عکس را یک تنظیم گری جزیی درنظر بگیرید،نه روشی برای تغییر اساسی عکس تان.
این که مارتین برای عکس گرفتن خود را در خط آتش قرار می دهد نکته مهمی است که اگر چنین نمی کرد،عکس هایش طنزشان را از دست می دادند و حس مصنوعی بودن پیدا می کرد.
کمتر کسی زیبایی ساده تقارن را رد می کند.
تقارن جاذبه ای همه گیر دارد و نیاز ابتدایی ما به نظم را برآورده می کند،الکان حسن از طریق تقارن بلافاصله توجه ما را به ترکیب بندی اش جلب می کند.
تقارن به این معنا نیست که ذره به ذره تصویر را تنظیم کنیم،بلکه مسله خلق حس کلی هارمونی و توازن است.
اینجا تقارن بازتابی از موقعیت ذهنی سوژه است.
هیچ چیز نا آرامی در مورد وی وجود ندارند،او کاملا آسوده و در صلح و صفا با دنیا به نظر می رسد،این تصویری از آرامش تام در محیط های ساخته دست انسان است.
قراردادن سوژه در وسط کادر روش خوبی برای ایجاد تقارن است اما مراقب باشید میان متقارن بودن و ملال آور بودن مرز باریکی وجود دارد.
اگر همه چیز بیش از حد قرینه باشد،تصویر ممکن است کمی بی روح شود،اجازه دهید عناصر انسانی به عکس تان بخزند،چیزهای کوچکی که بدون برهم زدن توازن توجه ما را به خود جلب می کنند.
تصور کنید در این عکس کیف وجود نداشت شاید در آن صورت همه چیز کمی زیادی بی نقص به نظر می رسید بیش از حد تصنعی.