موسیقی فیلم یکی از مولفه های مهمی است که می تواند بر تاثیرگذاری فیلم بیافزاید و یک اثر سینمایی یا تلویزیونی را در ذهن مخاطبان ماندگارتر سازد. در دهه های گذشته موسیقی فیلم، همواره مورد توجه فیلمسازان بوده تا جایی که بسیاری از آثار سینما و تلویزیون با انواع موسیقی دلنشین و ماندگارخود به یاد مخاطبان می آیند؛ آثاری که پس از سال ها همچنان مردم آنها را زیر لب زمزمه می کنند.

بسیاری بر این باورند که اهمیت موسیقی فیلم تا جایی است که می توان آن را شناسنامه فیلم و یکی از رموز ماندگاری فیلم توصیف کرد؛ آنگونه که موسیقی فیلم هایی چون «سینما پارادایزو» و «خوب، بد، زشت» به آهنگسازی «انیو موریکونه» یا موسیقی متن فیلم مشهور «پدرخوانده» ساخته «نینو روتا» آهنگساز ایتالیایی، سند ماندگاری این آثار در تاریخ سینمای جهان شدند و پس از چندین دهه همچنان الهام بخش دوستداران سینما هستند.

افول آهنگسازی فیلم بیش از هر چیز ناشی از کم توجهی فیلمسازان به موسیقی آثارشان و تمایل آنان به صرف هزینه کمتر برای این امر است.

موسیقی سرگرم کننده و خالی از اندیشه؛ جانشین موسیقی ماندگار

این نگاه نه تنها در حوزه موسیقی بلکه در حوزه های دیگر هنری چون سینما هم به چشم می خورد. به نظر می رسد این روزها کارهایی کیفی با خاصیت ماندگاری کمتر اقبال بیشتری دارند زیرا توجه و تمرکزی که عموم روی آثار هنری در گذشته داشتند حالا خیلی کمتر شده است و تمایل عام به تولیداتی است که برای چند لحظه یا چند روز بتواند آنها را سرگرم کند و بیشتر جهت سرگرمی باشد تا اندیشه ورزی در حوزه هنر.

برغم وجود استعدادهای درخشان در حوزه موسیقی، این روزها برخی فیلمسازان در ساخت موسیقی آثار خود به جای ماندگاری آهنگ، به عام پسندی و سرگرم کنندگی آن توجه می کنند؛ نگاهی که هم ناشی از خواست و سلیقه عمومی جامعه است و هم هزینه آهنگسازی برای فیلم را کمتر می کند. بنابر این نگاه آهنگساز فیلم هم سعی می کند از منویات شخصی خودش کمی فاصله بگیرد تا نظر تهیه کنندگان را بیشتر جلب کند.

این اتفاق البته نه تنها در ایران بلکه در بخش هایی از سینمای جهان هم افتاده است. موسیقی بیش از 50 درصد از فیلم هایی که در 5 یا 6 دهه گذشته در جهان ساخته می شد، خاصیت ماندگاری داشت و در طول زمان هم به عنوان یک اثر مستقل مورد استقابل مخاطبان بود اما اکنون شاهد افول موسیقی فیلم در سطوح جهانی هستیم. به نظر من در سال های اخیر نگاه گذرا نسبت به امور هنری بر نگاه عمقی چیره شده و آثار بر اساس سلایق و خواسته های سطحی ساخته می شود و کیفیت ماندگاری در آثار هنری کمتر دیده می شود.

موسیقی فیلم هم باید حرفی برای گفتن داشته باشد

فیلمسازان با توجه بیشتر به موسیقی آثارشان می توانند به موفقیت در جشنواره های بین المللی فکر کنند.

در سال های گذشته بخشی از سینمای ایران قدم های بلندی را برای کسب موفقیت های جهانی برداشته است اما در موضوع آهنگسازی همچنان ضعیف عمل کرده است. دلمشغولی آهنگ سازانی چون آقای روشن روان نیز همین است که کیفیت در همه بخش های یک اثر دیده شود و وقتی یک فیلم ایرانی در جهان در حوزه های گارگردانی و بازیگری جایگاهی را به دست می آورد در حوزه موسیقی هم مورد توجه قرار گیرد چراکه با وجود هنرمندان ارزنده در بخش موسیقی این امکان بالقوه وجود دارد،تهیه کنندگان سینما و کسانی که رهبری ساخت فیلم ها را به عهده دارند باید به این نکته توجه داشته باشند تا ظرفیت های بالقوه موسیقی کشور به منصه ظهور برسند.

مناسبات غیر حرفه ای در سفارش موسیقی فیلم

سفارش ساخت موسیقی به آهنگسازان ناشناخته و کم تجربه تر در ازای پرداخت هزینه اندک به آنان و در اقدام غیر حرفه ای تر، دریافت مبلغی از آهنگساز برای معرفی اثر او در یک فیلم، آفتی است که به باور فعالان موسیقی به جان مقوله آهنگسازی در سینما و تلویزیون افتاده است.

تهیه کنندگان برای صرف هزینه کمتر در ساخت موسیقی فیلم ها گاه تا جایی پیش می روند که حتی از برخی افراد یا گروه های موسیقی مبلغی هم دریافت می کنند تا صدا یا آهنگشان را در فیلم خود پخش کنند.

متاسفانه هم در تلویزیون و هم در سینما دست های پنهانی وجود دارد که به دنبال خوانندگان و آهنگسازان پولدار می گردند تا تیتراژ سریال ها و فیلم ها را به آنها بسپارند. به معنی دیگر جریان ساخت موسیقی فیلم حالا برعکس شده و به جای اینکه تهیه کنندگان گروه موسیقی خوب پیدا کنند و هزینه ساخت آهنگ را پرداخت کنند، برخی از آنان پولی از گروه های موسیقی می گیرند و آهنگسازی فیلم شان را به آنها می سپارند تا آن گروه ها مطرح شوند. این یک جنبه از آن سقوط آزادی است که آقای روشن روان در گلایه های اخیر خود درباره وضعیت موسیقی فیلم در کشور مطرح کرده اند؛ رویکردی که موجب مطرح شدن افراد ناکارآمد و دارای پارتی می شود و شایستگان را به حاشیه می راند.

سریر نیز در ادامه گفت وگو با ایرنا، وجود این گونه مناسبات غیر حرفه ای در سینما و تلویزیون را رد نکرد و گفت: من هم صحبت هایی در این ارتباط شنیده ام و اگر این موضوع صحت داشته باشد بسیار تاسف برانگیز است زیرا موسیقی فیلم قدرت نفوذی دارد که می تواند از فیلم یک اثر ماندگار با تصویرهای جاودانه در ذهن مخاطب بسازد و جایگاه فیلم را ارتقا دهد.

سریر افزود: ما پشتوانه های بسیار خوبی چه در حوزه موسیقی ملی و چه در فنون آهنگسازی داریم که موجب رشد آهنگسازی در ایران طی یکصد سال گذشته شده است. قطعا با اتکا به این پشتوانه ها می توانیم در حوزه موسیقی و آهنگسازی فیلم ها بهترعمل کنیم. روندها نباید به گونه ای باشد که کم توجهی در تولید آثار هنری را تشویق کند. این شرایط افراد مستعد را دلسرد می کند و به سمت تولید کارهای رقیق تر و دم دستی تری سوق می دهد.

موسیقی الکترونیک؛ عامل دیگر تنزل موسیقی فیلم

ورود آهنگسازی الکترونیک به حوزه موسیقی، یکی دیگر از عوامل ساخت آهنگ های کم تاثیر و کم عمق در سال های اخیر است که فعالان حوزه موسیقی به آن اشاره دارند.

جعفری در این زمینه می گوید: ورود موسیقی الکترونیک به بحث موسیقی فیلم از دیگر عوامل تنزل موسیقی است و از آنجا که در موسیقی الکترونیک نوازنده وجود ندارد و هزینه کمتری برای کارگردان و تهیه کننده فیلم ها دارد، فیلمسازان از این نوع موسیقی بیشتر استقبال می کنند. به همین خاطر است که موسیقی بیشتر فیلم های امروزی حس ندارد و در مقایسه با موزیک فیلم هایی که آهنگسازانی چون آقای مجید انتظامی ساخته اند نزول کرده و در سطح بسیار پایینی قرار دارد.

به باور این آهنگساز جوان، برای رفع چالش های یاد شده در حوزه موسیقی فیلم، باید بزرگان و پیشکسوتان عرصه موسیقی که عمدتا در سطوح بالای مسوولیت در ارگان های هنری نیز قرار دارند، آستین ها را بالا بزنند و اقدامات اساسی انجام دهند.

وی افزود: باید از آقای روشن روان که به وضعیت موسیقی فیلم ها انتقاد می کنند پرسید که چرا پیشکسوتان موسیقی شورایی برای بررسی چالش های موسیقی تشکیل نمی دهند و فکری به حال روندهای نامطلوب حاکم بر این حوزه نمی کنند تا شایستگی و هنر یک آهنگساز یا خواننده به جای پول و پارتی بتواند او را مطرح کند.

موسیقی فیلم تاثیری شگرفی بر مخاطب دارد و بر کشش و جذابیت هر چه بیشتر آثار سینمایی می افزاید از این رو مقوله ساخت موسیقی فیلم باید بیش از اینها مورد توجه فیلمسازان قرار گیرد. موسیقی فیلم همان چیزی است که می تواند از یک فیلم، خاطره ای ماندگار در ذهن مخاطب باقی بگذارد و به سمبلی برای یک احساس یا ادراک تبدیل شود؛ آنگونه که موسیقی فیلم درام رمانتیک «داستان عشق» به کارگردانی «آرتور هیلر» پس از گذشت نزدیک به پنجاه سال از ساخت آن، همچنان مشهورترین آوای شناسه لحظات رمانتیک است و یا موسیقی پایانی فیلم مشهور «پاپیون» به کارگردانی «فرانکلین شافنر» که می تواند نشانه ای برای قدرت شکست ناپذیری انسان تلقی شود.

مطالبی که شاید نخوانده باشید